معجزه کن مرا..

اگر فیلم بودم خودم را خاموش می‌کردم. اگر تئاتر بودم پرده را می‌انداختم. اگر کلمه بودم خودم را پاک می‌کردم.

اما من آدمی‌ام. تنها می‌توانم پلکم را ببندم و ادامه تصاویری را که نمی‌خواهم ببینم و حرف‌هایی را که نمی‌خواهم بشنوم، در کاسه‌ی ناآرام جمجمه‌ام ببینم و بشنوم.

#علیرضا‌_روشن

 

پ.ن: خسته ام. هیچ آهنگ و فیلم و کتاب و خوابیدنی از خستگیم کم نمی‌کند .در اتاقم اکسیژن کم بود ، به سالن رفتم ، آنجا هم اکسیژن کم بود . در حیاط و هوای آزاد هم حتی اکسیژنی نبود . خفگی کنج گلویم نشسته است . قصد ترک کردن مرا ندارد . اینکه بخواهم امروز را به هیچ بگذرانم و کاسه ی نا آرام جمجمه ام رابیرون بیاورم و چشم هایم‌‌را ببندم تصمیم من است .نیاز دارم به سکوتِ کامل ..  

+ Writen by  چهارشنبه یکم اردیبهشت ۱۴۰۰Time 21:30  هیچ او   |