معجزه کن مرا..
سیاه هایش را بیرون می آورد برای مادر حسین ، دلش می‌لرزد برای نوحه های این شب ها و اشک هایش روان نمی‌شوند ، بغض می‌کند مادر جان شرمنده شماست این آدم  شرمنده شما و خاندان شماست ولی هنوز دلش به لطفتان خوش است ! مادر .. وای مادر..

سیاه می‌پوشم و دلم را تکیه ی محبت شما میکنم.

+نوحه ی وبلاگ نیز پخش شود.


حالِ درون: هیچ او اینجا جمله ای کوتاه مینویسد
+ Writen by  چهارشنبه هفدهم بهمن ۱۳۹۷Time 19:8  هیچ او   |